مافیای خشن #پارت_یک

سلام من کیم ات هستم من ۲۵ سالمه و پدر مادرم ۵ سال پیش فوت شدند پدرم خیلی بدهی داشت و حالا و منم مجبورم بدهی هاشو بدم من تو یه کافه نزدیک خونه ام کار میکنم.

ویو ات

تو راه بودم که برم سرکار و به قدیما فکر میکردم که یهو یادم افتاد به وقتی که پدرم به مادرم میگفت با یه مافیا قرداد بسته که یه شرکت براش جور کنند و در عوض در یک سال پدرم 100 میلیارد بهشون بده الانم که ۵ ساله فوت شدند و خداروشکر خبری از مافیا ها نیست در کافه رو باز کردم که یهو دیدم رئیسم رو به روم وایساده وه بله دوباره شروع کرد به سرزنش کردن من که چرا دیر کردم منم مثل همیشه عذر خواهی کردم و رفتم پیش بندم رو بستم و رفتم سر یه میز تا سفارش بگیرم که یهو...
دیدگاه ها (۰)

مافیای خشن #پارت_دو

مافیای خشن #پارت_سه

مافیای خشن

دوست دختر مافیا🍷P3, 4و دیدم که یک ماشین مشکی با چند تا مرد و...

عشق چیز خوبیه پارت ۶صبح از خواب بلند شدم لباسمو عوض کردم و ا...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط